آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
IrAnI BiA 2
ﺑا ﺳﻼﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺳﺘﺎﯼ ﮔﻠﻢ ﺧﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﻳﺪ
شهر آبادان را در واقع نمي توان در قالب هيچكدام از اين سه قالب قرار داد، و يا آن را شهري دانست كه از يكي از اين سه حالت پيروي مي كند چرا كه در حالت اول، اين شهر ميزبان بود كه سر تسليم در برابر فرهنگ وارداتي فرود مي آورد، در صورتي كه فرهنگ آبادان را نمي توان به هيچوجه فرهنگي مربوط به يكي ار اقوام مهاجر دانست و هيچ قومي نيز نمي تواند مدعي گردد كه بر اين فرهنگ تسلط كامل دارد.
از سويي ديگر، قالب دوم نيز بگونه اي بود كه فرهنگ وارداتي را منزوي و نابكار نموده و آن را بتدريج از بين مي برد، در حاليكه قاعدهء فرهنگي آبادان از اين پديده نيز مستثني بوده و معمولاً نمي توانيم قوميت و يا مدنيت ثابتي را در اين شهر بيابيم كه با حضور در آبادان، از بين رفته و به فراموشي سپرده شده باشد، بلكه هر كسي با هر فرهنگي كه در اين شهر وارد شده، توانست بدون هيچ دغدغه اي به رسوم و آيين قومي و ديني خويش بپردازد و حتي آن را به نسل بعد از خودش نيز انتقال دهد.
شهر آبادان، در زير مجموعهء سوم نيز نمي گنجد چرا كه با پژوهش در تمامي طول تاريخ نوين يك قرن گذشتهء اين شهر، هرگز به قبيله گرايي و يا زندگي هاي گروهي و قومي برنمي خوريم و محله اي را نمي يابيم كه مختص و تحت تسلط مردم يك قوم و قبيله و يا مهاجرين يك شهر خاص بوده باشد.بلكه همهء مردم با هر قوميت و فرهنگ و دين و آئيني در كنار هم وبا توجه به وضعيت شغلي و تمكن مالي و اجتماعي خود، محله اي را براي سكونت خويش بر مي گزيده است.
حال اين پرسش بوجود مي آيد: اينك كه فرهنگ شهري آبادان، با هيچ كدام از اين سه وضعيت تطابق ندارد، پس اين شهر از چه قالب فرهنگي براي مانايي و ادامهء حيات فرهنگي خويش بهره مي برد؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
|
|||||||||||||||||
![]() |